نازنين زهرانازنين زهرا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

عشق مامان و جیگر بابا وعزیز خاله

دندون گیر

امروز٢٩ اذر سلاممم عشق قشنگممم. حدود سه چهار روزه که لثه هات بیشتر از روزهای پیش میخواره. پاهات هم بد جور متورم و قرمز شده. بیقراری های شبانت هم بیشتر شده.دیشب نصفه های شب بیدار شدی و فقط میخواستی شیر بخوری. فکر کنم لثه هات میخوارید و اینجوری میخواستی خوارشش رو کمتر کنی. نمیدونم میخوای دندون در بیاری یا نه. خدا کنه زیاد اذیت نشی. دوست دارم همه ی هستی من.   ...
29 آذر 1391

عشق مامان جیغ میزنه!

امروز23 اذر عشق مامان چند روزیه که جیغ میزنه. واییییی خدایا چه موهبتی رو به من عطا کردی. این چند روز صداهای مختلف از خودت درمیوردی و منم به همراه تو تقلید میکردمم. بابایی از تو اتاق خواب فریاد میزد. ساکت بگیریییین بخوابیننننن و ما دوتایی باهم ارومم میخندیدیممم.   فدای انگشت کوچولوت بشممم که همش تو دهنته. ...
23 آذر 1391

اولین غذای کمکی

امروز 20 اذر دخمل نازم 5 ماهش تمام شده. امروز برای اولین بار برات حریره بادام درست کردمم.صبح که از خواب بیدار شدی شیشه رو دادم دستت. با اینکه اولین بارت بود،اونقدر قشنگ شیشه رو گرفته بود. خودت ازدهنت در می اوردی و دوباره میگذاشتی دهنت. دوستت دارم امیدم.   ...
20 آذر 1391

هدیه مامان و بابا

امروز 14 اذر امروز من و شما با خاله ریحانه و فاطمه زهرا رفته بودیم بازار. اونقدر خسته شده بودی که برای اولین بار روی دستام بدون لالایی خوابت برد. بابایی شب قبلش یکم پول داده بود بهم و گفت برو یه طلایی چیزی برا خودت بخر. وقتی رفتیم تو بازار طلافروشهاا چشمم به النگوها و تک دستهای کوچولو افتاد. یه تک دست خوشگل برات گرفتمم،وقتی رفتیم خونه بابایی کلی دعوام کرد که مگه نگفتم برو برا خودت بخر چرا رفتی برا نازنین زهرا خریدی. هرچند میدونم این حرفش از ته دلش نبود.بابایی عاشق شماست صبح تا شب برای رفاه شما کار میکنه عشق قشنگمممم. ...
14 آذر 1391

اولین تاب سواری.

سلاممم عشق مامان چند روز پیش با خاله ریحانه و فاطمه زهرا رفته بودیم باغ غدیر. برای اولین بار سوار تابت کردمم. کلی ذوق کرده بودم که دختلمم اونقدر بزرگ شده که بتونه سواره تاب بشه و براش ذوق کنه.     ...
7 آذر 1391

بدون عنوان

امروز 4 آذر بای بای بای چه عشق نازی دارمممم مامان فدای چشمای قشنگت بشه. لباسهات رو تنت کردم که بریم روضه،که بابایی برای اولین بار گفت بگذار یه عکس ازش بگیرممم.(شوخی کردممم )   ...
4 آذر 1391

شیرخوارگان حسینی

امروز 3 آذر سلاممم عشق نازممم روز جهانی علی اصغر با هم رفتیم گلستان شهدا. حال و هوای خوبی داشت،یعنی باید بگممم عالی بود. کلی اومدند ازت عکس گرفتند ... دوست دارمم همه ی هستی من....   ...
3 آذر 1391

گلستان شهدا

3 اذر اینجا گلستان شهداست . یه قسمت بود که از نی نی کوچولوها عکس میگرفتند. اجازه گرفتیم و رفتیم داخل با دوربین خودمون ازت عکس گرفتیم. ...
3 آذر 1391